ماهنامه بصیر

ماهنامه فرهنگی-سیاسی-اجتماعی پایگاه مقاومت بسیج شهداء شهرستان گیلان غرب- دهستان چله

ماهنامه بصیر

ماهنامه فرهنگی-سیاسی-اجتماعی پایگاه مقاومت بسیج شهداء شهرستان گیلان غرب- دهستان چله

خلاصه ای از زندگینامه شهید نصراله پرواز

(سینه ام جای گلوله است) 

 شهید نصراله پرواز فرزند نعمت در سال 1318 در خانواده ای مذهبی در روستای فتح اله از توابع شهرستان گیلانغرب دیده به جهان گشود پدر وی در اوج ظلم و ستم رژیم شاهنشاهی آشنای کامل با احکام دینی مبین و مقدس اسلام بود و فرزندانش را با زحمت و نان حلال ، و امرار معاش از طریق کشاورزی و باغداری تربیت نمود و مردم منطقه به صداقت و اعتماد پدر شهید از نظر دینی و اجتماعی در آن دوران ایمان داشتند. شهید نصراله پرواز پس از تربیت و رشد در کنار پدر ودر چنین خانواده ای مذهبی ، اقدام به ازدواج نمود و صاحب سه فرزند پسر و یک فرزند دختر شد و تا قبل از انقلاب از طریق کشاورزی امرار معاش می نمود پس از پیروزی انقلاب شکوهمند ایران به رهبری حضرت امام خمینی رحمت اله علیه و آغاز جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ، عشق به امام خمینی و دفاع از شرافت مملکت بعنوان پاسدار جذب سپاه پاسداران شهرستان گیلانغرب شد تا اینکه در تهاجم رژیم بعث عراق به مناطق مرزی سرپل ذهاب و تپه رش به این مناطق اعزام و در تاریخ 1/7/59 در دفاع از آرمانهای امام راحل به شربت شیرین شهادت که همیشه ورد زبانش بود نائل آمد و پیکر مطهرش پس از گذشت سالها از دوران دفاع مقدس همچنان گمنام است .از خصوصیات اخلاقی و رفتاری شهید این بود که فردی فوق العاده شجاع ، نترس بود و با مردم محل و اقوام ارتباط بسیار نزدیک و صمیمی داشت وی قبل از شهادت بارها در میان مردم اعلام می کرد سینه من در دفاع از امام خمینی باید مورد اثابت گلوله قرار بگیرد و در راه امام کشته شوم که چنین نیز شد . همسنگران شهید پس از بازگشت از اسارت در خصوص نحوه ی شهادت شهید چنین می گوید : تعدادی از تانک های عراقی به سمت نیروی های ایران هجوم بردند ایشان و دو نفر دیگر از شهدا به نام های علی رضا پرنو و شیربابا پرمی 4 نفر از نیروهای عراق را بهمراه تانک هایشان مورد حمله قرار داده و نابود کردند که بلافاصله مورد شناسایی نیروهای عراقی قرار گرفته و مورد اصابت تیر مستقیم تانک قرار گرفته به شهادت رسیدند . جمعی دیگر از همسنگران شهید در سال 59 که شبانه عقب نشینی کرده بودند به خانواده و اهل روستا در خصوص علت برنگشتن شهیدنصراله پرواز چنین گفتند : هجوم و حمله عراقی ها بسیار سنگین بود و نیروهای ماتحمل دفاع در مقابل آنها را نداشتند و مجبور به عقب نشینی شدیم از شهید نصراله پرواز درخواست کردیم همراه ما عقب نشینی کند اما او نپذیرفت و همچنان اصرار داشت ، بی انصاف ها صحنه را ترک نکنید و دفاع کنید ، نروید ، نروید سرانجام او بهمراه چند نفر در آنجا ماندند و دفاع کردند ، اینک بعد از آنها چه شد .همان بود که آزاده همسنگران بعد از بازگشت تعریف کردند .  

تهیه و تنظیم: شجره طیبه صالحین پایگاه مقاومت امام حسین (ع) – حوزه شهید صدوقی چله

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد